سلام و خسته نباشید به شما حاج آقا عالمی

خواهش میکنم به این سوالم جواب بدید. من تو دوران عقد هستم و چند صباحی عروسی میکنم. الان چون شاغلم به همسرم درباره ن بعضی از اقلام جهیزیه که به عهده شوهرم است کمک میکنم. میخواستم بدونم این کار من اشتباه است یا نه؟ اگه هست یا نیست دلیش رو بگید چون واقعا نمیدونم بعدا چی میشه.

------------------------------

سلام خداوند بر شما

تهیه تمام اقلام جهیزیه و اسباب خانه بر عهده شوهر است و اگر در برخی نقاط ایران در اقلام جهیزیه تقسیم کاری بین خانواده عروس و داماد می‌شود از باب تعاون و کمک و همیاری در کار خیر است.

حال خانه خدیجه کبری و محمد امین و یا خانه جویبر و زلفا را تصور کنید. خدیجه توسط تجارت و زلفا توسط پدرش از امکانات فراوان مالی بهره مند هستند و اتفاقا شوهرانی فقیر و بی چیز دارند. درست است که تهیه اسباب زندگی بر عهده شوهر است و نفقه که شامل خانه و خوراک و پوشاک می‌شود باید توسط مرد تهیه شود اما گاهی از شدت فقر و نداری این امکان برای شوهر نیست و او توانایی تهیه اسباب زندگی در حد شان و انتظارات دختر را ندارد.

اگر شما خدیجه را الگوی خود قرار بدهید و کریمانه و بی منت در کنار شوهرتان زندگی بکنید هیچ مشکلی در سراسر زندگی شما رخ نخواهد داد حتی اگر تمام خانه و اسبابش و سرمایه تجارتش برای شما باشد.

هیچ اشکالی ندارد که شما فاکتور و سند تمام اقلام اری شده را به نام و برای خودتان نگه دارید و برای مالکیت بر کوچک‌ترین اجناس خانه سند داشته باشید و مرز مالکیت خصوصی را حفظ کرده و با حفظ اسناد مالی از نزاع و مشاجره‌های بعدی جلوگیری کنید اما این را فراموش نکنید که آنچه خانه را سرد و کام انسان را تلخ می‌کند خودبرتربینی و منیت است.

یک مرد و زن مومن به این علت صد سال در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی می‌کنند که تمام عوامل دلخوری‌آور و گزنده را از متن زندگی کنار گذاشته اند. زمانی که مرز مالکیت‌های زن و مرد مشخص باشد دیگر نزاع و مشاجره‌ای بر سر کاسه و بشقاب ایجاد نمی‌شود و زن دلهره اموالش و مرد دلهره کرامت و عزتش را نخواهد داشت.

خصوصیات مردها را مطالعه کنید. روحیات شوهرتان را به عنوان یک مرد بشناسید و به عمد پا روی کرامتش نگذارید. برای یک زن مومن اما باهوش زندگی در کنار یک مرد کار خیلی ساده‌ای است اگر او راه و رسم زندگی کریمانه را بلد باشید.

خیلی از افراد را دیدم که برای تصمیم گیری های خیلی بزرگ استخاره می‌کنند. تو بحث اردواج، شما تصور کنید که دختر و پسری به هم دیگه معرفی می شوند. حالا ممکنه از طریق واسطه باشه، تو دانشگاه باشه و یا محیط کار به هم معرفی شوند. اگر برای ازدواج بخواهند اقدام بکنند، و یکی از دو طرف بخواهد قبل اینکه شناختی حاصل بشه و مقدمات آشنا شدن رو فراهم کنند، استخاره بکنه، آیا این به نظر معقول می‌آید؟

یعنی نه دیداری حاصل شده و نه شناختی حاصل شده، فقط واسطه گفته که یه دختر خانمی هست و یا یه آقا پسری هست که ظاهرا بهم می‌آیید. بعد یکی از دو طرف بخواد قبل انجام کوچکترین اقدامی برای شناخت، استخاره بکنه، این کار عقلانی هست؟

----------------------------------

سلام خداوند بر شما

همان طور که می‌دانید اعتقاد امت اسلامی به استخاره یک اعتقاد یک دست نیست:

برخی برای آب خوردنشان نیز استخاره  می‌کنند. برخی استخاره را به جای قرآن و عترت نشانده‌اند و به جای عمل کردن به متن صریح قرآن و دستوراتش، خود را راحت‌تر در این می‌بینند که از قرآن خوب و بد بشنوند. برخی آن را به جای عقل گذارده‌اند و در هیچ مساله‌ای اندیشه نمی‌کنند. گویی قرآن به جای دعوت انسان‌ها به اندیشه آنان را به استخاره دعوت کرده است.

در حرم‌های مطهر اهل بیت و امام زاده‌ها که وارد می‌شوم جز مسائل شرعی پیش پا افتاده در فروعات فقهی و استخاره در امر ازدواج و کسب و کار هیچ بهانه‌ای برای هم کلامی با یک عالم دینی نیست و گویی مردم هیچ شبهه اعتقادی و هیچ گرفتاری اخلاقی قابل طرح با علما ندارند و اگر چیزی هست آن را با استخاره و م با خداوند رفع و رجوع می‌کنند.

استخاره امروز جای فال را نیز گرفته است و آنهایی که به فال اعتقاد چندانی ندارند برای دانستن آینده به استخاره روی می‌آورند تا با کمک آیات الهی آینده را تخمین بزنند و در امر ازدواج خوش بختی و در امر کسب و کار سودشان را از راه پیش‌گویی قرآن به دست آورند.

در این میان بازار برخی به خاطر استخاره‌های حقشان آن چنان گرم می‌شود که برای دفترشان بیش از صد شماره تلفن ثابت تهیه کرده‌اند و مردم گرفتار جامعه با پرداخت هزینه‌ و گرفتن جواب مشکلشان از طریق استخاره به امر ثواب هدایت می‌شوند!!

مدتی قبل پیامکی به دستم رسید که تقاضای استخاره کرده بود. البته چون من نیستم و جوشکار هستم علت استخاره را سوال کردم. در جواب نوشت: برای به اجرا گذاشتن مهریه‌اش استخاره می‌خواهد. از شوهرش کتک خورده بود و بیست روزی می‌شد که با قهر به خانه مادر آمده بود. نصیحتش کردم و به او گفتم که باید به خانه شوهرش برگردد و به جای جنگیدن با شوهر با استفاده از اهرم فشار مهریه، مهارت‌های آرام کردن شوهر و جلوگیری از تنش را در خانه تمرین کند.

استخاره نکردم و از این بابت خداوند را شاکر بودم. فردا پیامک زد که به خانه رفته اما کلیدش قفل در خانه را باز نمی‌کند. بله درست حدش زدید. شوهرش قفل‌ درب ورودی خانه را عوض کرده بود. البته اگر مهریه‌اش را به اجرا می‌گذاشت هم به همین نقطه می‌رسید اما انگار شوهرش پیش دستی کرده بود. یک هفته از آن ماجرا گذشته. آن زن و شوهر با مقداری نصیحت و مشاوره و ریش سفیدی بزرگ‌ترهای دو خانواده امروز در خانه خودشان هستند.

بنده منکر استخاره نیستم اما آن قدر جملات قرآن و احادیث عترت را گویا یافته‌ام که در کنار چند دقیقه تعقل و اندیشه و طلب خیر کردن از خداوند که معنای عام و دقیق استخاره است، کمترین رجوع را به استخاره رایج دارم. جالب است بدانید که حتی برای ازدواج خودم هم استخاره نکردم.

گویی مردم فراموش کرده‌اند که در مساله مهم انتخاب همسر، جای اندیشیدن و مطالعه در ملاک‌های ازدواج است، و در مساله یافتن همسر مناسب جای تحقیقات. راستی چرا پیامبر اکرم برای ازدواج دخترش استخاره نکرد و چرا در ازدواج جویبر و زلفا به جای تاکید بر ایمان آن دو جوان، کار را به استخاره موکول ننمود؟

ما دین پیامبر را به گونه‌ای وارونه کرده‌ایم که نه قرآن و عترت در جایگاه خودشان قرار دارند و نه عقل و تفکر. من هیچ تعجبی نمی‌کنم که میزان طلاق در جامعه ما به این میزان باشد. زیرا ازدواجِ سستی که نه بر اساس تحقیقات درست و اصولی، که بر اساس یک استخاره شکل گرفته باشد باید هم با یک استخاره دیگر پاره شود.

دوستی را می‌شناسم که بعد از پنجاه و چند جلسه خواستگاری و با تاکید فراوان بر تست‌های روان شناسی غربی و استخاره (که نمی‌دانم این دو از لحاظ تفکری چه ربطی به هم دارند) به زحمت ازدواج کرد. بعد از مدتی کمتر از سه ماه پیگیر طلاق بود و برای طلاقش نیز نزد همان فرد مشهوری که برای ازدواجش استخاره گرفته بود و جواب خوب داده بود استخاره کرد، و از قضا دوباره خوب آمد!

جمع بندی:

شما چه بخواهید و چه نخواهید و حتی اگر خودتان اعتقادی به این برنامه‌ها نداشته باشید با مردمی طرف هستید که اگر خودشان اعتقاد راسخی به استخاره نداشته باشند حتما در اقوامشان کسی هست که دست به استخاره باشد و همین کافی است تا استخاره مانعی در مسیر ازدواج شما گردد.

برای افرادی که استخاره‌ای هستند و بالاخره باید استخاره کنند، بهترین گزینه این است که این استخاره را قبل از هر اقدامی بگیرند و تا دو خانواده و دو جوان گرفتار مراحل شناخت و جلسات گفتگو و یا تست‌های روان شناسی و جلسات مشاوره نشده‌اند خیال خودشان را از این زمینه راحت کنند.

استخاره قبل از راه دادن خواستگار به معنی جواب مثبت به آنها نیست؛ بلکه به معنی شروع گفتگو و باز کردن باب تحقیقات و در اولین قدم ملاقات حضوری خواستگار با پدر دختر است. اینکه استخاره در آخرین قدم و بعد از جلسات گفتگو انجام شود کاری بر خلاف عقل و کاملا غلط است که باید از آن جلوگیری نمود.

سلام حاج آقا

ما تو دوران عقد هستیم و به خاطر کم تدبیری خانواده به مشکل مالی خوردیم. همسرم کشاورزه و صبح تا غروب مشغول کار. بهم کم محبت شده و تو کل روز اصلا یادی ازم نمیکنه. وقتی اعتراض میکنم میگه شرایط منو نمیفهمی و همراهی نمیکنی. در صورتی ک من کوچکترین انتظار مالی ازش نداشتم و همیشه بحثم سر کم محبتی و بی توجهیش بوده و بس. نمیدونم باید چطور این شرایط رو مدیریت کنم و ب زندگی دلگرمش کنم؟

میشه در مورد همراهی شوهر در شرایط بد اقتصادی هم توضیحی بدین؟

---------------------------------

سلام خداوند بر شما

جلب محبت و توجه همسر با بحث و اعتراض مقدور نیست. اگر محبت می‌خواهید محبت کنید. اگر توجه می‌خواهید توجه کنید. محبت را از راه خودش بطلبید و اعتراض و بحث را کنار بگذارید. این جمله طلایی را هر زمان که یک زن متوجه شده و عامل شود مهار زندگی و تعامل با شوهر را به دست خواهد گرفت.

من کشاورزی نکرده‌ام اما می‌توانم تصور کنم که کشاورزی کردن از صبح تا غروب چه مشقت و زحمتی دارد. اینکه دل زن از سمت شوهرش محبت می‌خواهد درست است اما اینکه شما در هنگام کار و تلاش و در طول روز از شوهرتان انتظار محبت دارید به نظرم خطا است.

این جملاتم به این معنا نیست که اگر مردی در طول روز با همسرش تماس تلفنی داشت و چند دقیقه‌ای با او هم کلام شد کار غلطی کرده است؛ ابدا. روی سخنم با تازه عروسی است که انتظاراتش او را دلخور کرده و به همین دلیل شوهرش را به بی‌توجهی و کم محبتی محکوم کرده است.

اگر شوهرتان شب‌هنگام و در حضور شما نیز از محبت‌های مختلف عاطفی و ابراز محبت در زبان بی‌بهره بود جای خرده گرفتن بود؛ اما چنان که از متن بر می‌آید در هنگام ملاقات و حضورش شما را از محبت‌های خودش کاملا بهره‌مند کرده و از آن بابت گلایه‌ای در میان نیست.

اینکه شما از همسرتان کوچکترین انتظار مالی ندارید بسیار عالی است و اوج همراهی یک زن مومن از همسرش در این است که از همسرش خواسته‌ای نداشته باشد. اما نباید یک انتظار جدید یعنی محبت در طول روز و در زمان کار شما را از رضایت کامل نسبت به همسرتان دور کند. انتظارهایتان را مدیریت کنید و همان گونه که از همسرتان انتظار مالی ندارید کار سخت و طاقت‌فرسایش را نیز درک کرده و خواسته‌هایتان را با جای بحث و اعتراض با زبان نرم از او مطالبه کنید.

این نکته را فراموش نکنید که تازه دامادتان کم تجربه است و باید آرام آرام با نیازهای همسر جوانش آشنا شده و مهارت ارتباط کلامی در طول روز و در زمان دوری از خانواده را تجربه و تمرین کند.

سلام. من تنها دختر خانواده هستم و ]چهار تا برادر جوان دارم. مادرم خیلی به لباس پوشیدن من تو خونه حساسن و میگن: باید دامن بپوشم و. پیش برادرهات زشته این جور لباس پوشیدن!

اینقدر حساسیت مهمه؟ پوشش من پیش داداش چطوری باید باشه؟

---------------------------------

سلام خداوند بر شما

مادرتان حساسیت بجا و قابل تحسینی دارند و خوب است که شما به نکات تربیتی مادر جامعه عمل بپوشید. قبول دارم که جوان امروزی تا علت مساله‌ای را نداند عمل کردن برایش سخت است اما مادر حکیمتان صلاح شما و برادرهایتان را در دستور کوتاهی به دخترش بیان کرده و او تا متاهل نشود حکمت کلام مادر را نخواهد فهمید.

درست است که چاقو دسته خودش را نمی‌برد اما شیطان همیشه در کمین ما است و ما باید بیشترین حراست و نگهبانی را از دیانتمان به جا آوریم. دقیقا به همین علت است که طبق حدیث علی بن موسی الرضا (که در امالی شیخ مفید امده است) امیرالمومنین علی علیه السلام به کمیل فرمودند: ای کمیل! برادر تو دین توست؛ پس به هر روش که میتوانی برای دینت دیوار بساز. یعنی از دینت مراقبت کن؛ مبادا هر کسی بتواند به محدوده دین تو نزدیک شود.

سَمِعْتُ الرِّضَا عَلِيَّ بْنَ مُوسَى يَقُولُ:‏ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ فِيمَا قَالَ:

 يَا كُمَيْلُ‏ أَخُوكَ دِينُكَ فَاحْتَطْ لِدِينِكَ‏ بِمَا شِئْتَ.

ما باید برای دینمان دیوار بسازیم. دین‌داری کردن بدون حراست کردن از داشته ها معنا ندارد. مادرتان به شما حرف حساب زده است و کلامش ریشه در نصیحتی دارد که مولای دو سرا به کمیل فرموده است. گاهی یک دامن بلند و یک پیراهن و شلوار گشاد با اینکه زیبایی چندانی ندارد حائطی محکم در مقابل شیطان است.

متاسفانه یا خوشبختانه دخترهای پاک و نوجوان متوجه جذابیت خدادادی بدنشان در نگاه پسرها نیستند و تا ازدواج نکنند آن گونه که باید و شاید متوجه داستان نمی‌شوند. نصیحت مادرتان را بپذیرید و فکر نکنید که او بد شما را می‌خواهد. بسیاری از حرف‌های بزرگ‌ترها در عین سادگی و ظاهر قدیمی‌شان ریشه‌ای محکم و استوار دارد، و مادرتان هدفی جز استحکام خانواده و آرامش شما و برادرانتان را دنبال نمی‌کند.

زمانی که برادرها در خانه نیستند آن گونه که طبع دخترانه شما می‌طلبد لباس پوشیده و برای مادرتان دختری کنید اما این را بدانید که محرم بودن شما با برادرها مجوز هر نوع پوششی در مقابل آنها نیست.

ان شاالله با فرارسیدن موسم ازدواج تمام این حس دخترانه و زیبا را فقط برای شوهرتان متجلی خواهید کرد. آن روز و در خانه شوهر چون در حصن غیرت مردانه شوهر مومنتان قرار گرفته‌اید با عنایت به دستورهای شوهر دیگر نگران چنین دغدغه ای نخواهید بود.

دو هفته عقلانی نیست که یک دختری حاضر بشه با یک پسری عقد کنه. اونم تو این دوره زمونه. دختر و پسری که بهم معرفی می شند و غربیه محسوب می شند و قبلا همدیگر رو نمی شناختند. خانواده آقا پسر و خودش اصرار دارند که در عرض دو هفته عقد انجام بشه. آخه در عرض دو هفته غیر ممکنه. نباید همدیگر رو بشناسند؟ نباید وقت بگذارند و همدیگر رو بشناسند؟

---------------------------------

سلام خداوند بر شما

اگر ما تکیفمان را با ملاک‌های انتخاب همسر و معیارهای کفویت دو انسان در خانواده معین کرده باشیم هیچ وقت در مقدار شناخت از طرف مقابل گرفتار ابهام نمی‌شویم.

روان شناسی غربی کفویت در ایمان یا همان کفویت فرهنگ ایمانی دو انسان را نادیده گرفت و به عمد سراغ کفویت‌های مادی نظیر کفویت در ظاهر و ادراک و نگرش و شخصیت و جایگاه اجتماعی و دیدگاه ی و بهره مندی اقتصادی رفت تا بتواند به زندگی دو انسان استحکام ببخشد. دقیقا همین دیدگاه آنها را بر آن داشت تا استحکام  خانواده را در شباهت ظاهری و ادراکی و نگرشی و شخصیتی و اجتماعی و ی و اقتصادی افراد جستجو کنند.

نتیجه آن شد که برای کشف کفویت دو انسان به سراغ روش‌هایی رفتند که بتوانند شناخت قابل قبولی از آن دو انسان به دست آورند. در این دیدگاه نه شناخت دو هفته‌ای که شناخت دو ماهه یا دو ساله نیز کارگشا نیست؛ زیرا به جای هماهنگ کردن دو انسان بر اساس یک قانون واحد، خواسته اند دو انسان شبیه به هم در تمام جهات را بیابند تا از احتمال خطر طلاق تا حد ممکن کاسته شود.

اما روان شناسی اسلامی این مساله را به نحو دیگری حل کرده است. در این دیدگاه زن و شوهر مانند دو حبه قند هستند که به خاطر ایمانشان به قانون واحد الهی، در فرهنگ اسلامی و اوامر و نواهی خداوند حل میشوند و بعد از قرار گرفتن در چای داغ و لب سوز اسلام، دیگر اثری از خودیت این دو حبه قند باقی نخواهد ماند.

وقتی کفویت فرهنگ ایمانی در دو انسان رعایت شود دیگر ظاهر و ادراک و شخصیت و جایگاهی اجتماعی و دیدگاه ی و بهره مندی اقتصادی دو انسان مانع زندگی مشترکشان نخواهد بود و آنها به راحتی در کنار هم زندگی میکنند حتی اگر یکی فقیر و دیگری ثروتمند باشد. یا یکی صبور و دیگری کم صبر باشد.

اشکال شما از شناخت دو هفته‌ای به خاطر راه پرسنگلاخی است که روان شناسی غربی در ذهن شما ساخته است و شناخت دو انسان را منوط به شناخت امور مادی کرده و استحکام خانواده را منوط به شباهت کامل در کفویت‌های تخیلی خودساخته نظیر کفویت در ظاهر و ادراک و نگرش و شخصیت و جایگاه اجتماعی و دیدگاه ی و بهره مندی اقتصادی نموده‌اند.

در دیدگاه اسلامی انتخاب همسر به همان اندازه ساده است که زندگی. شناختی که گویای ایمان یا کفر یک انسان باشد با یک روز مطالعه دقیق در مورد یک انسان به دست می‌آید. حتی قرار نیست طبق مدل غربی حرف‌های لازم و اساسی به بیرون از خانه کشیده شود.

اگر شما به دنبال کشف ایمان یک انسان باشید با یک تحقیق حساب شده آن را کشف خواهید کرد. تحقیق حساب شده این که از خواستگارتان شماره تلفن سه نفر از دوستان نزدیکش را بخواهید. این سه نفر محل نفوذ شما به اندیشه‌ها و رفتارهای مخفی خواستگار هستند. هر سوال و ابهامی در مورد او دارید در مکالمه با این سه نفر بپرسید. در پایان مکالمه از هر کدام از این سه نفر شماره سه نفر دیگر را بخواهید و به راحتی وارد حلقه دوم دوستان خواستگارتان شوید.

سه نفر اول و نه نفر دوم که در مجموع یک تحقیق دوازده نفره را تشکیل میدهند تمام جزئیات زندگی یک انسان را در اختیار محقق خواهند گذاشت و با هر گونه دروغ گویی یا تناقض گویی شما را به ابعاد مخفی‌تر زندگی‌اش راهنمایی می‌کنند.

با این روش شما در ظرف دوازده ساعت یا یک نیم روز آنچه باید در مورد یک انسان بفهمید را فهمیده‌اید و دیگر نیازی به اتلاف وقت تا دو هفته یا بیشتر ندارید. فقط کافی است چند سوال جزیی اما دقیق و کاربردی طراحی کنید و با یک نگاه جستجوگر دوازده ساعت برای انتخاب همسرتان وقت بگذارید.

شاید حلقه سه نفره ابتدایی به شما دروغ بگویند اما نفرات حلقه دوم راستگوتر هستند و تناقضات به راحتی برای شما فاش خواهد شد. تحقیق به روش‌های قدیمی کارایی خودش را از دست داده است و شناخت معنای دیگری پیدا کرده است.

این نکته را فراموش نکنید که خوداظهاری افراد در تست‌های شخصیت و مراودات ایام خواستگاری کمترین ارزش و اعتبار را دارد؛ زیرا اولا هیچ معلوم نیست که شناخت افراد از خودشان مطابق با واقع باشد و ثانیا هیچ معلوم نیست که این گفته‌ها همراه با صداقت باشد. پسرها برای به دست آوردن یک دختر ممکن است هر کاری بکنند.

ما اگر به دنبال استحکام خانواده هستیم هیچ راهی جز عمل کردن به جمله طلایی پیامبر اکرم در زمینه انتخاب همسر نداریم. نبی اکرم فرمودند: المومن کفو المومنه.